مُردم .... پس چرا اون نمياد با گل سرخ به ديدنم ...؟؟
به همین سادگی رفتی بی خدا حافظ عزیزم
سهم تو شد روز تازه و سهم من اشک که بریزم
به همین سادگی کم شد عمر گلبوته به دستم
گله از تو نیست می دونم خودم اینو از تو خواستم
هر جا هستی خوب و خوش باش تا ابد بغض صدامی
تو رو محض لحظه هامون نشه باورت یه وقتی
که دوست ندارم اینو به خدا گفتم به سختی
من اگه دوست نداشتم پای غم هات نمی موندم
واست این همه ترانه از ته دل نمی خوندم
اگه گفتم برو خوبم واسه این بود که می دیدم
تو رو محض لحظه هامون که نفس نفس خدا شد
از همون لحظه که رفتی روحم از تنم جدا شد
تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن
دست تو اول عشقه بسپارش به آخرین مرد
مردی که پشت یه دیوار واسه چشمات گریه می کرد
+ نوشته شده در شنبه دوم آبان ۱۳۸۸ ساعت 10:4 توسط سنگ صبور
|